بزرگترین وبلاگ اسمس ابادان

اس ام اس . اسمس. اسم س

بزرگترین وبلاگ اسمس ابادان

اس ام اس . اسمس. اسم س

تا که بودیم

تا که بودیم نبودیم کسی

کشت مارا غم بی هم نفسی

تا که رفتیم همه یار شدند

خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر ایینه بدانیم چو هست

نه در ان وقت که اقبال شکست

اهل کاشانم

اهل کاشانم پیشه ام نقاشی است

گاهگاهی قفسی میسازم با رنگ می فروشم

به شما

تا به اواز شقایق که در ان زندانی است

دل تنهایی تان تازه شود

بلبل

ای گل

برای تشکر از شکفته شدنت

بگذار بلبل عاشق به وصالت برسد

قایق

قایقی خواهم ساخت

خواهم انداخت به اب

دور خواهم شد از این خاک غریب

که در ان هیچکسی نیست که دربیشه عشق

قهرمانان را بیدار کند

قایق از تور تهی

و دل در ارزوی مروارید

همچنان خواهم راند

نه به آبی ها دل خواهم بست

نه به دریا...

غریبانه

چه زیبا گفتم دوستت دارم!چه صادقانه پذیرفتی!

چه فریبنده!آغوشم برایت باز شد!

چه ابلهانه!با تو خوش بودم!

چه کودکانه!همه چیزم شدی!

چه زود!به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی!

چه ناجوانمردانه!نیازمندت شدم!

چه حقیرانه!واژه غریبه خداحافظی به من امد!

چه بیرحمانه!من سوختم!.................

ولی هنوز دوستت دارم!غریبانه

وفا

محبت ره به دل دادن صفای سینه میخواهد

به یاد یکدگر بودن دلی بی کینه میخواهد

اگر دورم زدیدارت دلیل بی وفایی نیست

وفا انست که نامت را همیشه زیر لب دارم

وداع

یاد باد انکه زما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

دل به امید صدایی که مگر از تو رسد

ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد

تنها

تنها به دنیا امدم

تنها زندگی کردم

وتنها میمیرم

این گذشته

حال

و اینده من است

خاطره

عجب رسمیه رسم زمونه

قصه برگ و باد خزونه

میرن آدما

از اونا فقط

خاطره هاشون بجا می مونه

بی تو

با خودم عهد بستم این بار که تو را دیدم

بگویم از تو دلگیرم

اما باز تو را دیدم و گفتم

بی تو میمیرم

زندگی

روزی که زندگی به لبان تو بوسه داد

التماس شاد باش من

ارزانی تو باد

دلم برات..

زمستان بهانه است برف از اسمان خسته میشه

پاییز بهانه است برگ از درخت سیر میشه

اسمس بهانه است

دلم برات تنگ میشه

عشق تو

دل جز ره عشق تو نپوید هرگز

جان جز سخن عشق تو نگوید هرگز

صحرای دلم عشق تو شورستان کرد

تا مهر کسی در ان نروید هرگز

عشق

اول به نام عشق

دوم به نام تو

سوم به یاد مرگ

بر لوح شیشه قلبت بنویس:

یا تو و عشق

یا من و مرگ

ستارگان

هرگاه دلت هوایم را کرد به اسمان بنگر

و ستارگان را ببین که

همچون دل من

در هوایت میتپند