برای تو این شعر را میسرایم
برای تویی که مرا هیچ و هرگز ندیدی
برای تویی که تو را هیچ و هرگز ندیدم
برای تویی که به صد چشم دیگر عزیزی برایم
برای تو این شعر را میسرایم
برای تو آن محبوس تنگ
برای تو الماس مدفون در سنگ
برای تو ای شبچراغ بزرگم
برای تو ای دانه ی پر بهایم
برای تو این شعر را میسرایم
از ان تو باشد سرودم
از ان تو باشد سپاسم...